loading...
مذهبی
محسن بازدید : 30 پنجشنبه 11 دی 1393 نظرات (0)

گریه برای امام حسین (ع) چرا؟
مگر نه اشک زیباترین شعر و بی تاب ترین محبت و پر گدازترین ایمان و تب دار ترین احساس و خالصترین «گفتن» و لطیف ترین «دوست داشتن» است که همه در کوره دل به هم آمیخته و ذوب شده و قطره ای گرم شده اند به نام اشک؟ مگر نه قلب، قالب اشک است و اشک در قلب شکل می گیرد ولذا اشک شبیه قلب است:
ای بسا قلبهای سوزانی
که زبان راز آن نگوید باز
لیک آن دیدگان نورانی
راز دلداده می کند ابراز
گریه ترجمان دل است مثلا کسی که عزادار است و مرگ عزیزی قلبش را می سوازند، باید گریه کند. وقتی که دلش یاد از او می کند و زبانش سخن از او می گوید چشمش نیز با او همدردی می کند مگر چشم از زبان صادقانه تر سخن نمی گوید؟!
اشک چشم نشانه رقت قلب است کسی که از صحنه دلخراش منقلب نمی شود تا اشک تأثر بریزد و نیز از حقیقت و جلوه زیبائی لذت نمی برد تا اشک شوق جاری گرداند از قلب سلیم و روح متعادل برخوردار نیست.
امیرمومنان علی (ع) می فرماید:
«خداوند متعال افرادی را که به هنگام استماع قرآن تحت تأثیر قرار نمی گیرند و از شنیدن آیات مربوط به قیامت تعجب نمی کنند، و خنده می نمایند، مورد سرزنش قرار می دهد و می فرماید : (تضحکون و لا تبکون)
و نیز فرموده: (بکاء العیون و خشیة القلوب من رحمة الله تعالی)(۱)
چنانکه «جمود عین» و محروم بودن از اشک و گریه از خوف خدا نشانه قساوت قلب و شقاوت معرفی شده است.
رسول خدا (ص) فرمود:
«من علامات الشقاء: جمود العین، قسوة القلب…» (۲)
در مقابل، آن دسته از مومنانی که بصیرتی روشن قلبی رؤوف و احساسی پاک و شفاف دارند در زبان قرآن کریم با جمله (یبکون و یزیدهم خشوعا) و (سجدّا و بکیّا) مورد ستایش قرار گرفته اند . قهرا این نوع افراد در برابر عظمت مردان خدا اشک شوق و به خاطر مظلومیت آنان هم اشک غم و اندوه از چشم خود جاری می کنند.
نام حسین (ع) با گریه همراه است
آن گونه که از متون اسلامی استفاده می شود نام حسین (ع) با گریه و ناله آمیخته است و قبل از شهادتش پیامبر اکرم (ص) و امیرالمؤمنان علی (ع) و مادرش فاطمه زهرا (س) بر او گریسته اند. طبق رویات فراوانی، چون حضرت حسین (ص) تولد یافت جبرئیل به رسول خدا (ص) نازل شد و خبر شهادت آن نوزاد را به پیامبر اکرم (ص) و پدر و مادرش داد و آنان از همان ایام برای حسین (ع) گریستند. طبق روایتی که از عایشه نقل شده است حسین (ع) کودک خردسال بود که وارد خدمت پیامبر گردید همان موقع جبرئیل به پیامبر اکرم (ص) ابلاغ کرد: زمانی نمی گذرد که این کودک را افرادی از امت تو در سرزمین «طف» از خاک عراق به قتل می رسانند «فبکی رسول الله (ص)» اما جبرئیل افزود: «لا تبک، فسوف ینقم الله منهم، بقائمکم اهل البیت (۳) «گریه نکن در آینده خداوند به وسیله قائم اهل بیت از آنها انتقام می گیرد».
«ابن عباس» می گوید به هنگام رفتن به «صفین» من همراه امیر مؤمنان علی (ع) بودم چون در کنار شط فرات به «نینوا» وارد شد، امام (ع) با صدای بلند گریست و فرمود: ای پسر عباس این محل را می شناسی؟ گفتم: نمی شناسم ای امیرمؤمنان. فرمود اگر اینجا را مثل من می شناختی هرگز از اینجا رد نمی شدی مگر این که مثل من گریه سر می دادی ابن عباس گفت: «فبکی طویلا حتی اخضلّت لحیته و سألت الدموع علی صدره وبکینا معا»: «آن حضرت گریه مفصلی کرد به طوری که اشک از روی محاسن او جاری شد ما هم همصدا با علی (ع) گریه سردادیم». بعد امام ادامه داد: وای، من با آل ابوسفیان چه کرده ام، سپس افزود: در این سرزمین که (کرب و بلا نامیده می شود) هفده نفر از فرزندان من و فاطمه به شهادت می رسند و مدفون می گردند(۴).
طبق روایت امام صادق (علیه السلام) روزی فاطمه زهرا (س) به محضر رسول خدا (ص) وارد شد و آن حضرت را گریان دید ازعلت گریه اش پرسید؟ رسول خدا (ص) فرمود: جبرئیل به من خبر داد که حسین (ع) را گروهی از امت من به قتل می رسانند! فاطمه (س) نیز از شنیدن این خبر به شدت گریست ولی وقتی ازمقام بلند فرزندش به خاطر شهادت آگاه گردید آرامش و تسکین یافت (۵)
داستان گریه و عزاداری پس از شهادت آن حضرت از سوی امامان (ع) داستانی مفصلی است که به ذکر چند مورد اکتفا می کنیم:
امام سجاد (ع) که خود در کربلا شاهد مصائب دلخراش امام حسین علیه السلام و یاران با وفایش بود پس از واقعه عاشورا تا زمانی که در قید حیات بود این واقعه سوزناک را فراموش نکرد و همیشه گریه و سوگواری نمود او هر وقت می خواست آب بنوشد تا چشمش به آب می افتاد اشک از چشمانش سرازیر می شد وقتی علت این کار را می پرسیدند می فرمود چگونه گریه نکنم درحالی که یزیدیان آب را برای وحوش و درندگان آزاد گذاشتند ولی آن را به روی پدرم بستند و او را با لب تشنه کشتند. می فرماید هر وقت کشته شدن فرزندان فاطمه (ع) رابه یاد می آورم گریه گلویم را می گیرد. وقتی هم افرادی وی را دلداری می دادند، می فرمود: «کیف لا أبکی؟ و قد منع أبی من الماء الذی کان مطلقا للسباع والوحوش» (۶)
امام سجاد (ع) درعزای پدر مظلوم خویش به حدی گریست که اورا یکی از بکّائون پنج گانه تاریخ لقب دادند (۷) وقتی راز آن همه گریه را از آن حضرت می پرسیدند، مصائب جانگداز کربلا را بازگو می کرد ومی فرمود: مرا ملامت نکنید، یعقوب، پس از آن که یک فرزند خود را از دست داد آنقدر گریست تا از غصه چشمهایش سفید شد در حالی که یقین به مرگ فرزندش نداشت.
از فراق روی یک یوسف اگر یعقوب سوخت
هجر هفتاد و دو یوسف کرده خونین دل مرا
در حالی که من به چشم خود دیدم که در یک نیمروز چهارده نفر از اهل بیت مرا سر بریدند انتظار دارید داغ آنها از دلم بیرون برود؟!(۸)
او نه تنها در ماتم پدر بزرگوارش اشک می ریخت بلکه مومنان را نیز ترغیب به گریستن در عزای آن مظلوم می کرد: «ایما مومن دمعت عیناه لقتل الحسین حتی تسیل علی خده بواه الله بها فی الجنة غرفا یسکنها احقابا»(۹).
«هر مؤمنی که بر شهادت حسین (ع) آن قدر بگرید که اشک بر گونه اش جاری شود خداوند برای او غرفه هائی در بهشت آماده می سازد که تا ابد در آن اقامت خواهد کرد.»
امام باقر (ع) برای امام حسین (ع) اشک می ریخت و به هرکس هم در خانه او بود دستور می داد گریه کند. و در منزل آن حضرت مجلس عزا و سوگواری برای امام حسین (ع) تشکیل می گردید و حاضران مصیبت آن حضرت را به هم تسلیت می گفتند (۱۰).
«عبد الله بن سنان» می گوید: در روز عاشورا به حضور امام صادق (ع) شرفیاب شدم آن حضرت را رنگ پریده و بسیار غمگین و گریان یافتم، علت آن را از امام پرسیدم، فرمود : امروز عاشوراست و در چنین روزی جد ما امام حسین (ع) شهید شده است (۱۱).
امام صادق (ع) به «ابو هارون مکفوف» دستور داد مرثیه بخواند آنگاه که وی مرثیه خود را آغاز نمود متوجه شد امام (ع) سخت گریه می کند و زنانی که پشت پرده بودند همینکه صدای گریه امام صادق (ع) را شنیدند آنها نیز صدای خود را به گریه و شیون بلند کردند؛ بعد امام فرمود: «من انشد فی الحسین شعرا فبکی وابکی عشرا کتب له الجنه» (۱۲). «هر کس در مصیبت حسین (علیه السلام) شعر بگوید و گریه کند وده نفر را بگریاند بهشت بر او نوشته می شود».
امام رضا (ع) می فرماید: روش پدرم امام موسی بن جعفر (ع) این بود که هرگاه ماه محرم می رسید پیوسته غمگین بود تا دهه عاشورا سپری شود روز عاشورا روز گریه و ماتم او بود و می فرمود: «هو الیوم الذی قتل فیه الحسین» (۱۳).
امام رضا (ع) فرمود محرم ماهی است که اهل جاهلیت در آن ماه جنگ و خونریزی را حرام می دانستند ولی دشمنان در آن ماه خون ما را ریختند حرمت ما را شکستند زنان و فرزندان ما را به اسارت گرفتند و به خیمه های ما آتش زدند اموال ما را غارت نمودند و حرمت رسول خدا را در حق ما رعایت نکردند.
«ان یوم الحسین اقرح جفوننا و أسبل دموعنا و أذل عزیزنا بأرض کربلا …. علی مثل الحسین (ع) فلیبک الباکون، فان البکاء علیه یحط الذنوب العظام.»(۱۴)
«کشته شدن امام حسین (ع) اشکهای ما را ریزان و پلکهای چشمان ما را مجروح و در کربلا عزیز ما را ذلیل کرد… گریه کنندگان باید بر حسین (ع) گریه کنند . گریه بر او گناهان بزرگ را می ریزد».
امام رضا (ع) به «ریان بن شبیب» فرمود: «ان کنت باکیا لشی ء فابک للحسین بن علی فانه ذبح کما یذبح الکبش و قتل معه من أهل بیته ثمانیة عشر رجلا ما لهم فی الارض شبیهون…».
«اگر بخواهی به چیزی گریه کنی بر حسین بن علی (ع) گریه کن زیرا سر آن حضرت را مثل سر گوسفند بریدند و با او هجده مرد از اهل بیتش کشته شدند که در دنیا بی نظیر بودند».
سپس به «ابن شیب» فرمود: «اگر دوست داری در درجه های بلند بهشت با ما باشی، غمگین باش از برای غمگینی ما و شاد باش از برای شادمانی ما».(۱۵)
حتی به موجب بعضی از روایات امام زمان (عج) نیز مدام بر سید الشهداء اشک می ریزد و می گوید :
«ای جد بزرگوار! روزگار مرا به تأخیر انداخت و نتوانستم به یاری تو بشتابم وبا دشمنانت پیکار کنم در عوض: «فلاندبنک صباحاً و مساءً و لأبکین لک بدل الدموع دما حسرة علیک. ..»(۱۶) «هر صبح و شام بر مصائب تو گریه می کنم، اگر اشک چشمم تمام شود، به جای آن خون می گریم».
حتی به موجب روایات فراوانی که نقل شده است، همه کس و همه چیز خورشید و آسمان و زمین و فرشتگان روز عاشورا بر آن حضرت گریه می کنند .(۱۷)
شاعر پر شور «فؤاد کرمانی» با استفاده از این روایات چنین سروده است:
تا ندا کرد ولای تو، در اقلیم الست
بهر لبیک فدایت، دو جهان پر زداست
کشته شد عالم دهری، چو تو در عالم دهر
دهر تا روز قیامت شب اندوه و عزاست
در غمت اعین واشیاء همه از منطق کون
هر یکی مویه کنان بر دگری نوحه گر است
رفت بر عرشه نی تا سرت ای عرش خدا
کرسی و لوح وقلم بهر عزای تو بپاست
منکسف گشت، چو خورشید حقیقت به جمال
گر بگریند زغم دیده ذرات رواست.(۱۸)
موضوع قابل توجه این است که «عبد الله بن فضیل هاشمی» از امام صادق (ع) سوال می کند: چرا روز عاشورا این چنین روز مصیبت وغم واندوه وعزاداری گردید؟ اما روز وفات پیامبر اکرم وامیرمؤمنان و فاطمه زهرا و امام مجتبی (ع) که با زهر مسموم شد این چنین نشد؟ امام صادق (ع) فرمود: «ان یوم الحسین أعظم مصیبة من جمیع سایر الایام… فکان ذهابه کذهاب جمیعهم …»(۱۹)
روز حسین عاشورا از لحاظ مصیبت از تمام روزها عظیم تر است… زیرا حسین (ع) تنها باقی مانده اصحاب پنج گانه کساء است که رفتن او، مثل رفتن همه آنهاست».
روز عاشورا مصائبی بر خاندان رسالت وارد شد که در خاطره هیچ آفریده ای خطور نکند و قلم را تاب نوشتن نباشد، چه جالب گفته است:
فاجعة ان اردت اکتبها
مجملة ذکرة لمدکر
«مصیبتی بزرگ که اگر بخواهیم آن را به نحو اقتصار برای یاد آوری یاد کننده ای بنویسم» .
جرت دموعی فحال حائلها
ما بین لحظ الجفون و الزبر
«به یقین اشک روانم بین چشم من واوراق کتب حایل آید»
و قال قلبی بقیا علی فلا
و الله ما قد طبعت من حجر
«دلم گفت به من رحمی کن، به خدا سوگند من از سنگ آفریده نشده ام».
بکت لها الارض و السماء دما
بینهما فی مدامع حمر(۲۰)
«بر آن فاجعه زمین و آسمان و آنچه ما بین آندواست اشک خون گریست».
غرض، روز عاشورا روز مصیبت واندوه و گریه برای خاندان رسالت و شیعیان آنهاست. تنها بنی امیه دشمنان اهل بیت بودند که آن روز را روز مبارک و سرور و خوشحالی می دانستند.
چنانکه در زیارت عاشورا می خوانیم:«اللهم ان هذا یوم تبرکت به بنو امیه»«خدایا این روز، روزی است که آن را بنی امیه مبارک ومیمون دانستند». در فراز دیگری می خوانیم: «هذا یوم فرحت به آل زیاد وآل مروان بقتلهم الحسین…». «و این روزی است که آل زیاد و آل مروان به خاطر این که حسین را کشتند به آن مسرور شدند.»
خلاصه در باب عزا و ماتم سید الشهداء فرزند دلبند حضرت زهرا و علی مرتضی (ع) روایات فراوانی از ناحیه رسول خدا و ائمه معصومین (ع) وارد شده که روز عاشورا، روز مصیبت وحزن اهل بیت وشیعیان ایشان می باشد به اعتبار همین روایات باید روز عاشورا غمگین وحزین بود در روایتی می فرماید:
«هرکه یاد کند مصیبت ما را و بگرید وبگریاند مردم را، در روز قیامت در درجه های ما خواهد بود و هرکه مصیبت مارا یاری کند و گریه کند، چشم او در روزی که چشمها همه بگریند، نگرید و هر که در مجلسی بنشیند ودین ما را احیاء نماید، دل او نمیرد در روزی که دلها همه بمیرند .»(۲۱)
بنابراین اگر کسی روز عاشورا روز جشن وسرور بداند یقینا او مانند بنی امیه دشمن اهل بیت است. پس این که سران صوفیه را روز شادی و سرور و جشن می دانند، بدون شک دشمن اهل بیت هستند و لو این که ادعای دوستی بکنند. چنانکه «شیخ عبد القادر گیلانی» روز جانگداز عاشورا را روز فرح و شادی قلمداد کرده گفته است: «روز عاشورا هرگز روز مصیبت نمی باشد، روز جشن وشادی است و بر مردم لازم و واجب است که در این روز برای اهل و عیال خود هدایایی تهیه کنند و آنها را به گردش و تفریح ببرند و آنها را با خوشگذرانی سرگرم سازند». (۲۲)
پس این مسلم است که گریه بر امام حسین (ع) عنوان شرعی دارد و از عبادات بزرگ شمرده می شود و در حقیقت دیده گریان و دل اندوهگین بر مصائب اهل بیت، شعار شیعه است .
به قول یکی از شعرای عرب
لک عندی ما عشت یا ابن رسو
ل الله حزن یفی بحق ودادی
ناظر بدموع غیر بخیل
وحشی بالسلو غیر جواد
«ای پسر پیامبر خدا در پیش من از برای تو تا زنده ام اندوهی است حق مودت را به جای می آورد دیده ام از ریزش اشک دریغ نمی ورزد و درونم از رنج و غم تسلی نمی یابد.»
انواع گریه
گریه انواعی دارد که همه انواع آن در شأن امام حسین (ع) نیست، حال باید ببینیم چه نوع گریه شایسته امام است:
۱ گریه از روی خواری ودرماندگی:چنین گریه ای، گریه افراد ضعیف وناتوانی است که از رسیدن به اهداف خود وامانده اند و روح و شهامتی برای پیشرفت در خود نمی بینند می نشینند و عاجزانه گریه سر می دهند. هرگز برای امام حسین (ع) چنین گریه ای نباید کرد و آن حضرت از این نوع گریه بیزار و متنفر است.
۲ گریه عجزو زبونی: چنین گریه ای، گریه افرادی است که از روی عجز و زبونی در اثر ناکامی واحیانا ستم شخصی یا جریان نامناسبی به ورشکستگی افتاده و برای خود احساس خطر می کنندو راه چاره را در گریه می جویند به قول صائب تبریزی:
گریه شمع از برای ماتم پروانه نیست
صبح نزدیک است و در فکر شب تار خود است.
مسلما این نوع گریه هم مناسب شأن امام نیست.
۳ گریه بر اموات: کسی عزیز خود را از دست می دهد و بر فقدان او گریه می کند یا به این جهت گریه می کند که آن فقید در زندگی او موثر بوده و به آینده خود نگران است در این صورت به حال خود گریه می کند و یا این که به نیکیهای او اشک می ریزد این نوع گریه هم در شأن امام نیست.
۴ از روی رحم و رأفت یا گریه های عاطفی: قلب انسان هنگامی که در برابر حادثه دلخراشی همانند اشک یتیمی، یا بیمار دردمندی یا شخص فقیر و تهیدستی و … قرار می گرید، متأثر می شود چه بسا اشک می ریزد. رسول خدا (ص) هنگامی که فرزند خردسال خود ابراهیم را از دست داد ودر قبرسان بقیع به خاک سپرد برای آن کودک آن قدر گریه کرد که اشک بر محاسنش جاری گردید به آن حضرت گفته شد: ای رسول خدا تو دیگران را از گریه منع می کردی حال خود این چنین بی تابی می کنی؟! آن حضرت فرمود: «لیس هذا بکاء غضب انما هذا رحمة و من لا یرحم لا یرحم» (۲۳) «این گریه از روی خشم و نارضایتی نیست بلکه گریه رحمت و رافت است و هرکس رحم نکند مورد رحمت قرار نمی گیرد.»
واقعه خونین کربلا دل را می سوزاند وقلب وعاطفه هر انسانی را به جوش وخروش می اندازد از این نظر این حادثه یک جنایت ویک مصیبت است و شاید در دنیا مشابه چنین جنایتی پیدا بشود و گریه کنندگانی هم داشته باشد. گریه از روی رحم و رأفت یک امر طبیعی است. هر انسانی به هنگام مشاهده یک منظره دلخراش متأثر می شود و اشک می ریزد چنانکه دشمنان امام حسین (ع) روز عاشورا بر حال آن حضرت می گریستند. آنجا که اهل کوفه از دیدن وضع دلخراش اسراء بناکردند گریه و زاری کردن. امام سجاد (ع) فرمود: «اتنوحون و تبکون من اجلنا؟؟! فمن ذا الذی قتلنا؟».(۲۴)
پس گریه از روی رحم و رأفت نیز چندان مناسب نیست. امام حسین (علیه السلام) از شیعیان خود این نوع گریه را نخواسته است.
۵ غم و اندوه: گریه از روی غم واندوه نیز یکی از گریه های طبیعی انسان است که به هنگام از دست دادن عزیزی یا به خاطر از دست دادن مقام و موقعیتی ویا به خاطر گرفتاری به مصیبتی، غم و اندوهی به انسان دست می دهدو برای این که دل خود را سبک کند گریه سر می دهد و این نوع افراد که دلشان شکسته است به هنگام سوگواری امام حسین (ع) بیش از همه گریه می کنند چه بسا از شدت گریه غش کنند ولی آیا این نوع گریه را می توان به حساب امام حسین (ع) گذاشت؟ هرگز نه.
۶ گریه جدائی و فراق: نوع دیگر گریه، گریه فراق است که به خاطر دوری و جدائی از عزیزی حالت گریه به انسان دست می دهد امام حسن مجتبی (ع) به هنگام جان دادن، بی تابی می کرد. بعضی از عیادت کنندگان از علت آن پرسیدند امام مجتبی با صدای ضعیف فرمود: برای دو چیز گریه می کنم: هول مطلع، فراق دوستان.(۲۵)
پر واضح است که گریه بر امام حسین و شهیدان کربلا از این نوع گریه نیست.
۷ گریه های شوق گریه های لایق حسین (ع): گریه شوق گریه مادری است که از دیدن فرزند دلبند گمشده خویش پس از چندین سال سرزده می شود و از شوق گریه می کند. قسمت زیادی از حماسه های کربلا شوق آفرین و شور انگیز است وبه دنبال آن سیلاب اشک شوق به خاطر آن همه رشادتها فداکاریها شجاعتها آزادمردیها و سخنرانیهای آتشین مردان و زنان به ظاهر اسیر، بی اختیار از دیدگان شنونده سرازیر می گردد، آیا این گریه دلیل بر شکست است؟!
۸ گریه پیوند هدف: گاهی قطرات اشک پیام آور هدفهاست، آنها که می خواهند بگویند با مرام امام حسین (ع) همراه و با هدف او هماهنگ و پیرو مکتب او هستیم، ممکن است این کار را با دادن شعارهای آتشین، یا سرودن اشعار و حماسه ها ابراز دارند، اما گاهی ممکن است آنها ساختگی باشد ولی آن کسی که احیانا با شنیدن این حادثه جانسوز قطره اشکی بریزد، صادقانه تر این حقیقت را بیان می کند این قطره اشک اعلان وفاداری به اهداف مقدس یاران امام حسین و پیوند دل و جان با آنهاست مسلماً این نوع گریه بدون آشنایی با متعالی او ممکن نیست.(۲۶)
پس گریه بر حسین (ع) اشک ریختن بر مرده نبوده و از روی خواری ودرماندگی وعجز وزبونی، غم و اندوه نیز نمی باشد بلکه آن فقط دلیلی است که ندای حق طلبان را به گوش جهانیان رسانیده و زنگ خطر را برای باطل و اهل آن صدا درمی آورد و صاعقه هائی است که بر روی سر سرکشان و ستمگران در هر زمان و در هر مکان فرو می ریزد وشاهد صادق و گواه زنده ای است از اخلاص در راه حق و دشمنی با بیداد و ستم و بزرگداشتی است برای فداکاری و حق ودلیری وانجام وظیفه ونهراسیدن از مرگ و تکریمی است برای امتناع از قبول ظلم و شکیبائی درمحنت و سختیها.
به قول علامه مغنیه: کسانی که درمجالس تعزیه می خوانند:
لا تطهر الأرض من رجس العدا ابداً
ما لم یسل فوقها سیل الدم العرم(۲۷)h}
«روی زمین از پلیدی دشمنان پاک نخواهد شد تا زمانی که بر روی آن سیل در هم شکننده خون روان نگردد».
غرض، شیعیان بر امام حسین (ع) از روی خواری ودرماندگی نمی گریند، بلکه از اشک دیده خویش سرود حماسه می سازند و با آه و حسرت خود بانگ حق وعدالت رابه گوش جهانیان می رسانند:
همین نه گریه بر آن شاه تشنه لب کافی است
اگر چه گریه، بر آلام قلب تسکین است.
ببین که مقصد عالی وی، چه بود ای دوست
که درک آن، سبب عز و جاه و تمکین است
زخاک مردم آزاده، بوی خون آید
نشان شیعه و آثار پیروی، این است (۲۸)
«ماربین» مورخ آلمانی می گوید: «هیچ چیز مانند عزاداری حسین نتوانست حس سیاسی در مسلمانان ایجاد کند.»(۲۹)
ای اشک ماتمت به رخ ملت آبرو
وی از طفیل خون تو، اسلام سرخ رو
دین را تو زنده کردی و خود، کشته گشته ای
وین یافته ز فیض تو، دین نبی علوّ
گر آب را به روی تو بستند کوفیان
آوردی آب رفته اسلام را به جو (۳۰)
قطره های اشکی که شیعه در ماتم امام حسین (ع) و یارانش می ریزد عهد و پیمانی است با قطره های خون شهدای کربلا که با لب تشنه و محروم از «قطره های آب» بر سر احیای دین و ارزشهای راستین مکتب جان باختند. و این اشک ها این نهضت الهی را به جانها پیوند زده وجاوان ساخته است. و این بسیار ساده اندیشی است که کسی تنها توجیهی عاطفی برای این گریه ها داشته باشد چرا که داغ، هر قدر هم شدید باشد، بالاخره گذشت زمان از حرارت آن می کاهد درحالی که عزادارن حسینی از اول عمر تا آخر عمر پس از گذشت قرنها با شور و شوق و حرارت بیشتر در سوک سید الشهداء می گریند. اگر این گریه ها تنها جنبه عاطفی داشت مسلما به مرور زمان حادثه عاشورا از خاطره ها محو می شد و یا ازطراوت ونشاط آن کاسته می گردید .
۹ گریه کردن برای از دست دادن چیزی و یا تحمل دردی: انسان زمانی گریه می کند که چیزی را از دست بدهد یا دردی را متحمل بشود. پس عامل عمده گریه (سوای شوق و چند مورد نادر) درد و فقدان منفعت است ما وقتی از چیزی نفع می بریم به مجرد از دست دادن آن گریه سر می دهیم و یا دردی به ما روی می کند ناله می کنیم.
در روایات می خوانیم که همه چیز بر حسین (ع) گریه کردند ماه و ستارگان و خورشید شن های بیابان و حتی بادی که می وزید و حتی الحوت فی البحر،چرا؟ شن بیابان چرا گریه کرد؟ ماهیان دریا چرا سوگواری کردند؟ ماه و ستارگان وخورشید چرا تار شدند و بی تابی کردند؟ مسلما آنا به ظاهر متحمل دردو رنجی نشدند چون تیر و خنجرهائی که بر آن پیکر شریف وارد می شد دردش برخورشید و ماهیان دریا نمی رسید پس چرا آنان گریه کردند و آن هم بکاء شدیدا پس حتماً آنها متضرر گردیدند و ازچیزی که نفع می بردند بی نصیب شدند و منفعتی را از دست دادند و آن منفعت چیست ؟چه چیزی بالاتر از امامت! همه از امام نفع می برند و از فقدانش رنج می بینند و متضرر می شوند امام قطب و قلب عالم است وهرکه در عالم است در سایه اوست وقتی او را از ست می دهند متحمل رنج و به دنبال این رنج صاحب درد می شوند این است که آن موجوداتی که ناپاکی بر آنان رخنه نکرده و نمی تواند بکند، (مثل شن های بیابان، ماهیان دریا و …) بر او می گریند و آلوده ها از انس وجن از فقدان چنین ذی نفعی بیخبر می مانند و شادی می کنند، و این است تفسیر آن حدیثی که می فرماید برای حسین (ع) در قلب مؤمنان حرارتی است که … مؤمنان اگر هم ذکر مصیبتی نشنوند، چون متوجه از دست دادن قطب و محور عالم هستند ناله می کنند…
مرحوم علامه مغنیه می گوید: کسی گفت: آیا شیعه ها جز گریه واشک راه دیگری ندارند که بدان محبت خویش را به اهل بیت (علیه السلام) بیان نمایند؟ گفتم:
«آری شیعیان علاوه بر گریه برای این که مودت قلبی خود را برای اهل بیت به ثبوت رسانند به راههای گوناگونی متوسل می شوند از جمله درود و تحیت بر اهل بیت تقدیم داشته و از فضائل ایشان در مجالس و محافل سخن رانده وبه سوی اماکن مقدس آنها بار سفر بسته و به ضریح های شریف آنان تبرک می جویند».(۳۱)h}
چرا حسین (ع) فراموش نمی شود؟
می گویند: شما در عصر فضا و اتم زندگی می کنید آنگاه بر کسی اشک می ریزد که صدها سال پیش در گذشته است وبر مزارهایی سفر می نمایید که چیزی جز صخره و سنگ نمی باشد؟!
در پاسخ می گوئیم:«چنانکه گفته اند: «بعد زمان» را در «ابدیت» اثری نیست ابدیت را در ماورای زمان در عرصه ای برتر از زمان حکومت است ابدیت همیشگی است. جاودانان رهبران بزرگ بشریت به ابدیت تعلق دارند، از اینرو قرنها نیز در طول حیات معنوی آنان، مفهوم متداول خود را از دست می دهند(۳۲)
حسین بن علی (ع) از زمره جاودانان از رهبران بزرگ بشریت است سخن از وی سخن از تاریخ نیست سخن روز است. سخن از ابدیت است سخن از همیشگی خروشان و شکوفا و پر فروز است.
این زنده جاوید نزدیک چهارده قرن به حساب تاریخ پس از مرگ جسمانیش همچنان امروز نیز بر دلها حکومت می کند و هنوز پرتو وجودش نه تنها در حیات ما بلکه در حیات جهان معاصر ودر عصر فضا و اتم «حوادث بی نظیر» ایجاد می کند وبه صورت یکی از «شور انگیزترین حماسه های تاریخ بشریت» در آمده و همه ساله نیرومندترین امواج احساسات میلیونها انسان را در اطراف خود بر می انگیزد و مراسمی پرشورتر و هیجان انگیزتر ازهر مراسم دیگر به وجود می آورد .
راستی چرا به این حادثه تاریخی که شاید در تاریخ مشابه فراوان دارد اهیمت داده می شود؟ ! چرا مراسم بزرگداشت این خاطره هر سال پرشکوهتر و پرهیجان تر از سال پیش برگزار می گردد؟ این همه تعظیم و تکریم و سپاس این همه سوز و گداز پس از چهارده قرن، آخر برای چیست؟ آن را چه معنائی است؟!
حقیقت این است که این زنده جاوید پس از قرنها، همچنان بر قلبهای انسانهای آزاده قدرتمندانه حکومت می کند ودر جامعه «موج معنوی» ایجاد می نماید. حتی هنوز هم به طور عمیق یک قدرت محرک معنوی ویک نیروی کنترل اجتماعی بزرگ به شمار می رود.
اما از زیارت زیارتگاههای مقدس هرگز سنگها و صخره ها هدف و غایت نمی باشند چه اگر غرض خود آنها می بود همین کوهها سر به فلک کشیده انسان را از مشقت سفر و طی راههای طولانی بی نیاز می ساخت پس مقصود بالذات صاحب مزار است وبزرگ داشتن سنگها به جهت شرف انتساب به صاحبان آن مزارها است مانند محترم داشتن جلد قرآن کریم وسنگها و آجرهائی که خانه کعبه ومسجد رسول خدا (ص) وسایر اماکن مقدس از آنها ساخته شده است .
الان می بینیم که دولتها و ملتها در حفظ مقبره های شخصیتهای بزرگ خویش می کوشند وبه دور آنها هاله تقدیس می کشند.
در تاریخ نوشته اند هنگامی که سر مبارک حسین (ع) را به نزد یزید آوردند وی در مجلس شراب حضور داشت اتفاقا قاصدی از طرف پادشاه روم به مجلس یزید بار یافت وسر مبارک حسین (ع) را درمقابل یزید مشاهده کرد و چون دانست که آن سر مبارک به حسین (ع) تعلق دارد عمل یزید را به شدت نکوهش نمود و گفت ای یزید داستان «کلیسای حافر» را شنیده ای؟ گفت چگونه است؟ رومی گفت: در پیش ما مکانی است که گویند خر عیسی از آنجا گذر کرده است در آنجا کلیسائی بنا نهاده اند که نام آن به سم خر عیسی منسوب بوده و به کنیسه حافر «سم» شهرت دارد ما هر سال به زیارت آنجا می رویم و نذورات خود را به آنجا اهدا می کنیم. روی این حساب ای یزید من گواهی می دهم که تو خطا کاری و از راه راست به دوری! یزید خشمگین شد و به کشتن قاصد فرمان داد رومی به سوی سر نازنین حسین (علیه السلام) رفت و آن را بوسید و شهادتین برزبان جاری کرد و سپس او را گرفتند و بر در قصر به دار کشیدند.(۳۳)
زیارت، ارتباط روحی زائر با صاحب قبر است زائر قبر ابا عبد الله الحسین (ع) با آن حضرت تجدید بیعت می نماید و لذا ائمه اطهار با توصیه و ترغیب به زیارت سالار شهیدان این نهضت مقدس را برای همیشه زنده و جاوید نگه داشته اند البته زیارت همه امامان مورد تأکید است ولی روایاتی که در ترغیب وتشویق زیارت امام حسین (ع) رسیده فوق العاده زیاد است امامان بااین توصیه ها در صدد آن بودند که شیعیان پیوستگی عملی با اهداف آن بزرگوار داشته باشند. امام سجاد (ع) که خود چندین بار مخفیانه به زیارت سالار شهیدان رفته در گفتار خویش نیز سفارش زیادی به زیارت امام حسین (ع) داشته است.
«ابو حمزه ثمالی» گوید: از امام سجاد (ع) در مورد زیارت امام حسین (ع) پرسیدم، حضرت فرمود:
«زُره کل یوم فان لم تقدر فکل جمعة فان لم تقدر فکل شهر فمن لم یزره فقد استخف بحق رسول الله (ص)(۳۴) «هر روز آن حضرت را زیارت کن، اگر نمی توانی هفته ای یک بار، اگر نمی توانی ماهی یکبار، پس کسی که اصلا آن حضرت را زیارت نکند، درحقیقت حریم رسول الله را خفیف شمرده است».
ولی مهمتر از سوگواری و زیارت آشنایی به مکتب امام حسین و شهدای کربلا و پیوستگی عملی به اهداف بلند آن بزرگوار است. مهم پاک بودن و پاک زیستن و درست اندیشیدن و تأسی عملی به او است.
پی نوشتها:
.۱ ارشاد القلوب: ص .۱۲۸
.۲ بحار الانوار: ج ۹۰ ص .۳۳۶
.۳ بحار الانوار: ج ۳۶ ص .۳۴۹
.۴ بحار الانوار: ج ۴۴ ص ۲۵۳ .۲۵۲
.۵ کامل الزیارات، ص .۵۷
.۶ مناقب: ج۳، ص ۳۰۳ بحار الانوار: ج ۴۶، ص ۱۰۹
.۷ دیگران عبارتند از: آدم، حضرت نوح، یعقوب و حضرت فاطمه زهرا الخصال: ص ۸۳
.۸ امالی صدوق، مجلسی، ۲۹، ص .۱۲۱
.۹ ثواب الأعمال: ص .۸۳
.۱۰ وسائل الشیعة: ج ۱۰، ص .۳۹۸
.۱۱ بحار الانوار: ج ۹۸، ص ۳۰۹
.۱۲ کامل الزیارات: ص ۱۰۴
.۱۳ امالی الصدوق مجلس ۲۷ بحار الانوار: ج ۴۴، ص .۲۸۴
.۱۴ بحار الانوار: ج ۴۴ ص ۲۸۴
.۱۵ وسائل الشیعه ج ۱۰ ص ۳۹۳ ح .۵
.۱۶ المزار الکبیر: ص ۱۶۵ ۱۱۷ بحار الانوار: ج ۹۸ ص .۳۲۰
.۱۷ کامل الزیارات: ص ۸۳ ، ۸۱، ۹۰ ، ۹۱ بحار الانوار: ج ۱۴ ص ۱۸۱ مجمع البیان: ج ۹ ص .۶۵
.۱۸ شمع جمع: ص ۱۷۸
.۱۹ وسائل الشیعة: ج ۱۰، ص ۳۹۴، ۳۹۲ علل الشرایع، ص .۸۶
.۲۰ مفاتیح الجنان، اعمال روز عاشورا.
.۲۱ امالی صدوق، ص ۴۵ وعیون الأخبار: ص .۱۶۲
.۲۲ الغنیة لمطالبی طریق الحق فی الأخلاق و التصوف و الآداب الإسلامیة ج ۲، ص ۵۷ .۵۶
.۲۳ بحارالانوار: ج ۲۲، ص ۱۵۱ عیون الأخبار: ج ۲، ص ۱۱
.۲۴ لهوف: ترجمه، ص ۹۹
.۲۵ حیاة الحسن (علیه السلام): ج ۲، .۴۲۶ ۲
.۲۶ فلسفه شهادت از آیة الله مکارم
.۲۷ شیعه و عاشورا، نوشته محمد جواد مغنیه: ترجمه فیروز حریرچی: ص ۵۷
.۲۸ خوشدل تهرانی، اشگ شوق، ج ۱ ص .۲۰۷
.۲۹ سیاسة الحسینیة: ص ۴۴
.۳۰ شعر از شمس لنگرودی.
.۳۱ شیعه و عاشورا ترجمه فارسی: ص ۵۶
.۳۲ دیباچه ای بر رهبری: ص .۳۳۰
.۳۳ به نقل: علامه مغنیه شیعه وعاشورا: ترجمه، ص ۵۹ .۵۸
.۳۴ کامل الزیارات: ابن قولویه.
موضوعات مرتبط: مذهبی

برکرفته از :http://amireyahosein.blogfa.com

برچسب ها مذهبی ,
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 9
  • کل نظرات : 1
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 3
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 7
  • بازدید سال : 45
  • بازدید کلی : 923